سهم من اززندگی خدائیست به بزرگی هرانچه که دیده ام!
راه رابازمیکندبرای برداشتن قدمهایی پوچ...!!!
میدانم دوستم دارد!اگرصددفعه برگردم
مراخواهدپذیرفت...
زیراامیدبه تکراراشتباهات من ندارد.
پس توهم مراباورکن!
درزندگی من تکرارنمیشوی!!!
چروک خوردی تا من صافو ساده باشم پشت هم زمین خوردی تا من ایستاده باشم شکستی پشته نگاه ها- - و دروغهای بی هوا بارها دیدمت به یک نگاه از طلوع صبح نکرده تا مرز شب های سیاه میدویدی برای نان پشت تابلوها و چراغها بی ادعا و خالص از خودت می کاستی همیشه بهترین ها را برای من می خواستی ولی حالا که فرصت دارم جبران میکنم عرقهایت را خستگی و از دست رفتنه فرصت هایت را بدان که جبران میکنم برایت پدرم با همین فکر های سبزی که دارم به سرم تقدیم به پدرم