سهم من اززندگی خدائیست به بزرگی هرانچه که دیده ام!
راه رابازمیکندبرای برداشتن قدمهایی پوچ...!!!
میدانم دوستم دارد!اگرصددفعه برگردم
مراخواهدپذیرفت...
زیراامیدبه تکراراشتباهات من ندارد.
پس توهم مراباورکن!
درزندگی من تکرارنمیشوی!!!
ذهنم
پر از سوال است
درگیر درگیر است
راستی
یک سوال دارم
تاوقتی که پیر پیر شوم
با من می مانی؟
2
کنارم بایست که خسته ام
وقتی هستی چشمانت جان تازه ای به روحم میدهند
تو که می دانی فطرتم تنها در کنار تو آرام میگیرد
میرود تا نگاه تو
ناچیز می شود
پس
مگذار بیش تر از این جوانی ام را بی تو خسته زندگی کنم
روزها از پی هم میگذرند
اما!
هنوز روز دیدار نرسیده
ای خوب من!
نمیشود زودتر ازموعدبیایی؟
زودترازلخت شدن گلها
آه چه انتظارسنگینی
زمین می بوسم
تا آسمان دلش بگیرد
سینه بگشاید
بال دهد به منٍ دلتنگ
تا به انتهای رسیدن برسم
وتورا دیدار کنم
********
تو را دوست دارم
همچو شمع که پروانه را
و
تو را میستایم
همانگونه که
پلک چشم را
واشک پلک را
می ستاید
سخت است فراموشت کنم
انگاه که ستاره می خندید
و من غمگین اخرین وداع پرستو رامی نگریستم
دلواپس
چون هوای سرد پاییز
غم را چون رعد در خود می شکستم
ابری نمی بارید
من اما غمگین بودم
دل من غمگین است
دل من غمگین است
دلی که تنهاست
دلی که بی تو ، اسیر غم هاست
دلی شکسته......بی یار و خسته
دلی پر از درد......هی ناله می کرد
از دوری او ....از عشق بی او.....از اینکه دیگر ،رفته است او
دل من غمگین است
دل من غمگین است
دل من می گوید......که چرا می نالد
که چرا هر لحظه ، به سراغت می آید
چونکه تو تنهائی.....چونکه تو زیبائی
نه فقط در ظاهر....باطنا اهورایی
تو فقط عیبی داری...که دل عاشق را ، به حساب نمی آری
چرا دوری از من.... وقتی ،همچو ماهی در آب..... یا که ماه در روز ،غرقی در من؟
تو چرا دوری از من.....تو چرا دوری از من
دل من غمگین است.....دل من غمگین است
دل من غمگین است.......غم من سنگین است.....غم دوری یار .....غمی بس سهمگین است
دل من غمگین است........دل من غمگین است